search icon
ارسال به
Tehran
داستایفسکی (جدال شک و ایمان) گالینگور
داستایفسکی (جدال شک و ایمان) گالینگور
داستایفسکی (جدال شک و ایمان) گالینگور

داستایفسکی (جدال شک و ایمان) گالینگور

شناسه250052
شابک2500110218473
انتشاراتفرهنگ نشر نو
سال انتشار1401
نوبت چاپ5
نويسندهادوارد هلت کار
مترجمخشایار دیهیمی
قطعرقعی
زبانفارسی
جلدگالینگور ـ کاوردار
تعداد صفحات408

درباره این مورد

نیچه می‌گوید: «آن کس که با هیولاها پنجه در می‌افکند، باید به هوش باشد که مبادا خود هیولا شود، و آنگاه که زمانی دراز چشم به مغاک می‌دوزی، مغاک نیز چشم به روی روحت می‌گشاید.» در زندان اومسک، داستایفسکی چهار سال با رانده‌شدگانی زیست که از قراردادها و رسوم اجتماعی عادی معاف بودند - موجوداتی که به هستی حیوانی بازگشته بودند. او به مغاکی چشم دوخته بود که در آن عنصر خام شهوت مجرد بشری می‌جوشید و مغاک داخل در روح او می‌شد. او شاید خود هنگامی که پا به زندان گذاشت انسانی غیرعادی بود. در آنجا او آموخت که خود را با جهانی غیرعادی وفق دهد، و هنگامی که سر برآورد نگاه کج و معوجش نمی‌توانست به کانونی دیگر دوخته شود. انسان‌های عادی در رمان‌های داستایفسکی همان‌قدر نادرند که در محوطه زندان. جهان او جهان جنایتکاران و قدیسان، هیولاهای رذیلت یا فضیلت بود. داستایفسکی سی و سه ساله بود که آهنگر زندان غل و زنجیر از پایش گشود تا بار دیگر قدم به جهان انسان‌های آزاد بگذارد، اما این جهانی بود که به واسطه دوره‌ای که او از سر گذرانده بود برای همیشه چهره عوض کرده بود. سال‌های رشد به پایان رسیده بود، اما هنوز سال‌های طولانی تب و هیجان باید طی می‌شد تا سرانجام نبوغ وی بیان هنری‌اش را درباره مسائل خیر و شر که روحش را در سایه تاریک زندان می‌خوردند پیدا کند.
200,000 تومان